کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاردست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاردست
لغتنامه دهخدا
چاردست . [ دَ ] (اِمرکب ) کنایه است از چارعنصر. چارآخشیج : این هفت قواره ٔ شش انگشت یکدیده ٔ چاردست و نه پشت .نظامی (لیلی و مجنون ).
-
واژههای مشابه
-
چاردست وپا
لغتنامه دهخدا
چاردست وپا. [ دَ ت ُ ] (ص مرکب ) روشی در راه رفتن چون روش سگ و گوسفند و اسب و جز آن . شیوه ٔ راه رفتنی چون راه رفتن حیوانات .
-
چاردست وپا رفتن
لغتنامه دهخدا
چاردست وپا رفتن .[ دَ ت ُ رَ ت َ ] (مص مرکب ) رفتن آدمی بر روی دو دست و دو پای چون ستور. کف هردو دست و هر دو پای را بر زمین نهاده رفتن . راه رفتن کودکانی که تازه به راه میافتند و راه رفتن آدمی بشیوه ٔ راه رفتن چارپایان .
-
چاردست و پا
فرهنگ گنجواژه
روی دست و پا راه رفتن.
-
جستوجو در متن
-
خَف کردن
لهجه و گویش تهرانی
کمین کردن، پشت خم کردن،روی چاردست وپا نشستن
-
چهاردست وپا رفتن
لغتنامه دهخدا
چهاردست وپا رفتن . [ چ َ / چ ِ دَ ت ُ رَت َ ] (مص مرکب ) خمیده بر دو دست و دو پا قرار گرفتن همچون ستوران و حرکت کردن . مانند ستور رفتن . چون چهارپایان حرکت کردن . رجوع به چاردست و پا رفتن شود.
-
یک دیده
لغتنامه دهخدا
یک دیده . [ ی َ / ی ِ دی دَ / دِ ] (ص مرکب ) یک چشم . واحدالعین : این هفت قواره ٔ شش انگشت یک دیده ٔ چاردست و نه پشت . نظامی . || (ق مرکب ) به اندازه ٔ یک دیده . پر و مملو. لفظ یک برای تعیین مقدار بود اگر کم باشد و اگر بیش باشد، بیش چون یک چمن و یک ب...
-
نه
لغتنامه دهخدا
نه . [ ن ُه ْ ] (عدد، ص ، اِ) یکی از اعداد فرد که بلافاصله پس از هشت می آید، یعنی هشت بعلاوه ٔ یک . و به عربی تسعه گویند. (ناظم الاطباء) عدد اصلی بین هشت و ده . نماینده ٔ آن در ارقام هندسی 9 است و در حساب جمل حرف ط است . || کنایه از نه فلک و افلاک تس...