کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاراسبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاراسبه
لغتنامه دهخدا
چاراسبه . [ اَ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) با چهار اسب :کالسکه ٔ چاراسبه . کالسکه ای که چهار اسب آن را میکشند. || کنایه است از بسرعت . بشتابی تمام .
-
جستوجو در متن
-
چاراسب
لغتنامه دهخدا
چاراسب . [ اَ ] (اِ مرکب ) دسته ٔ چهاراسبی . (ناظم الاطباء). چاراسبه .
-
چهاراسبه
لغتنامه دهخدا
چهاراسبه .[ چ َ / چ ِ اَ ب َ / ب ِ ] (ص نسبی ) دارای چهار اسب .- کالسکه ٔ چهاراسبه ؛ که با چهار اسب کشیده شود. (یادداشت مؤلف ). کالسکه ای که چهار اسب به آن بسته باشند. کالسکه ای که با نیروی چهار اسب حرکت کند.|| کنایه است از باسرعت و شتاب بسیار. چار...