کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاتمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چاتمه
/čātme/
معنی
وضع و شکل چند تفنگ که ته آنها را با اندکی فاصله از هم به زمین بگذارند و سر آنها را به هم تکیه بدهند که به شکل مخروط درآید.
〈 چاتمه زدن: (مصدر متعدی) (نظامی)
۱. چیدن تفنگها به شکل چاتمه.
۲. (مصدر لازم) توقف عدهای قراول در یک محل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاتمه
فرهنگ فارسی معین
(مِ یا مَ) [ تر. ] (اِ.) وضع استوار چند تفنگ بر روی زمین بدین نحو که ته آن ها را با فاصلة کمی از هم روی زمین قرار و سر آن ها را به هم تکیه دهند تا به صورت مخروطی درآید.
-
چاتمه
لغتنامه دهخدا
چاتمه . [ م َ ] (ترکی ، اِ) چند تفنگ را صلیبی بهم پیوسته در زمین نصب کردن . - چاتمه قراول ؛ قراول مواظب چاتمه .- چاتمه گذاشتن ؛ انجام دادن عمل چاتمه .
-
چاتمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] (نظامی) čātme وضع و شکل چند تفنگ که ته آنها را با اندکی فاصله از هم به زمین بگذارند و سر آنها را به هم تکیه بدهند که به شکل مخروط درآید.〈 چاتمه زدن: (مصدر متعدی) (نظامی)۱. چیدن تفنگها به شکل چاتمه.۲. (مصدر لازم) توقف عدهای قراو...
-
چاتمه
لهجه و گویش تهرانی
تکیه دادن سه تفنگ از سر به یک دیگر
-
واژههای مشابه
-
چاتمه زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ دَ) [ تر - فا. ] (مص م .) 1 - قرار دادن تفنگ ها به شکل چاتمه . 2 - توقف عده ای از قراولان در محلی .
-
چاتمه فنگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. فَ) (اِمر.) = چاتمه تفنگ : فرمانی است که فرمانده به سربازان دهد و آنان تفنگ های خود را به شکل چاتمه بر روی زمین قرار دهند.
-
چاتمه زدن
لغتنامه دهخدا
چاتمه زدن . [ م َ / م ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) چند تفنگ را به شکل چاتمه در محلی گذاشتن . از چند تفنگ تشکیل چاتمه دادن . چند قراول یا نگهبان در حال مراقبت از کسی یا جایی تفنگ های خود را بوضع چاتمه قرار دادن . || در خانه ٔ کسی ماندن و مزاحم شدن . || برای م...
-
چاتمه ای
لغتنامه دهخدا
چاتمه ای . [ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) چاتمه وار. وضعی از اوضاع که سر دو چیز را به یک دیگر تکیه دهند که هر یک پایه و قیم دیگری شود و هر دو بر پا توانند ماند.
-
جستوجو در متن
-
مه
لغتنامه دهخدا
مه . [ م َ ] (ترکی ، پسوند) در ترکی مزید مؤخری است که در عقیب مفرد امر مخاطب درآید و گاه مانند «مک » مجموع مرکب معنی مصدری دهد و گاه معنی اسم ذات ، چون : سورتمه ، قورمه ، دگمه ، یورتمه ، چاتمه ، چکمه ، دلمه ، قاتمه ، یارمه ، باسمه ، سخلمه (سقلمه )، ...
-
اسکدار
لغتنامه دهخدا
اسکدار. [ اِ ک ُ ] (اِخ ) شهریست که قسمتی از قسطنطنیه را تشکیل میدهد و در مدخل تنگه ٔ استانبول در جهت بحر مرمر و روبروی شهر استانبول در ساحل آناطولی واقع است و در دامنه های کوه چاملیجه در وضع متمایل در بالای چندین تل ّ دیده میشود و دورنمای بسیار دلکش...