کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پی تی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پیمیانجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← عصبمیانجی
-
پیمیگرن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← میگرن عصبی
-
پینخینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← نخینۀ عصبی
-
strip footing
پِی نواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] نوعی پِی که طول آن از پهنای آن بهمراتب بیشتر باشد
-
π-bond
پیوند پی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پیوند شیمیایی حاصل از همپوشانی جانبی اوربیتالهای اتمی
-
tail water
پیآب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] رَواناب آبیاری که از انتهای مزرعه خارج میشود
-
پیبافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← بافۀ عصبی
-
neuroglia
پیبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ساختار پشتیبان بافت عصبی که بخشی از وظیفۀ آن دفع مواد زاید بافت عصبی است
-
tag question
پیپرسش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نوعی ساخت پرسشی که به پایان جمله افزوده میشود تا نظر انکاری یا تأییدی مخاطب به دست آید
-
tail chase
پیپَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی راهکنش رزم هوایی که در آن جنگندۀ خودی با جنگندۀ دشمن، درحالیکه درحال دور شدن از آن است، درگیر میشود
-
continuous footing
پِی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] پی مرکبی که بار چند ستون متوالیِ همراستا یا یک دیوار را تحمل کند
-
neurofibroma, fibroneuroma
پیتارتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای عموماً خوشخیم در تارهای عصبی محیطی
-
پیتباهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← عصبتباهی
-
neuromodulator
پیترازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] هر مادۀ آزادشده از عصب، بهجز پیمیانجی، که به تغییر فعالیتهای عصبی منجر میشود
-
پیتوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ← تودۀ عصبی