کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچ و تاب رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیچ و تاب رفتن
لغتنامه دهخدا
پیچ و تاب رفتن . [ چ ُ رَ ت َ ] (مص مرکب ) بهر سوی متمایل شدن در رفتار. رفتن نه راست .
-
واژههای مشابه
-
کرباس پیچ
لغتنامه دهخدا
کرباس پیچ . [ ک َ ] (نف مرکب ) کرباس پیچنده . || (ن مف مرکب ) کرباس پیچیده : همه همچنان کرده کرباس پیچ کز ایشان یکی بازنگشاد هیچ .نظامی .
-
bend 2
گرهپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] گرهی برای بستن طناب به یک حلقه یا طوقه (loop) یا طنابی دیگر
-
یخنی پیچ
لغتنامه دهخدا
یخنی پیچ .[ ی َ ] (نف مرکب ) یخنی فروش . (آنندراج ) : داغهای سینه ام از خلق کی ماند نهان تا ز یخنی پیچ او خود را نسازم سینه پوش . سیفی (از آنندراج ).رجوع به یخنی فروش شود.
-
گوش پیچ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gušpič ۱. پیچدهندۀ گوش.۲. آنکه گوش کسی را به جهت تنبیه بپیچاند؛ گوشمالدهنده: ◻︎ چو گشت آسمانم چنین گوشپیچ / نباید برآوردن آواز هیچ (نظامی۶: ۱۱۴۶).
-
مچ پیچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) močpič نوار نخی یا پشمی که به مچ دست یا پا میپیچند.
-
cross
تکپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← دوزنجیرتکپیچ
-
beta turn, β turn, beta bend, β bend
پیچ بتا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] قطعۀ کوتاهی از زنجیرۀ پلیپپتیدی که امکان تغییر جهت زنجیر را فراهم میکند متـ . پیچ تند tight turn
-
پیچ تند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] ← پیچ بتا
-
volvulus
پیچخوردگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] گره خوردن یا پیچ خوردن بخشی از مجرای گوارش که معمولاً به انسداد نسبی یا کامل آن منجر میشود
-
reverse turn
پیچ معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] مشخصهای ساختاری که به رشتۀ پلیپپتیدی امکان تغییر جهت 180 درجه میدهد
-
mooring screw,screw anchor
پیچ مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] میلهای پیچمانند که برای مهار شناور بدون استفاده از لنگر یا بستن شناوهها/ بویهها به کف نرم رودخانه یا دریاچهها به کار میرود
-
cross in the hawse
دوزنجیرتکپیچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حالتی از دوزنجیرپیچ که در آن شناورِ درلنگر 180 درجه چرخیده باشد متـ . تکپیچ cross
-
پیچ گوشتی
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) ابزاری است که به وسیلة آن پیچ ها را باز می کنند.