کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
coil
پیچه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] چند دور سیم پیچیدهشده که برای ایجاد خاصیت القایی در مدارهای الکتریکی به کار رود
-
جستوجو در متن
-
کویل
واژهنامه آزاد
پیچه. در الکترونیک، برابر پارسی کویل یا بوبین می شود پیچه.
-
بوبین
واژهنامه آزاد
پیچه. در الکترونیک، برابر پارسی بوبین یا کویل می شود پیچه.
-
mutual induction
القای متقابل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش دو پیچه که در یکی از آنها جریان متغیر وجود داشته باشد یا موقعیت دو پیچه نسبت به هم تغییر کند
-
روبنده
لهجه و گویش تهرانی
برقع روی صورت، پیچه، پوشیه
-
complex permeability
تراوایی مختلط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خاصیتی از مادۀ مغناطیسی که متناسب است با نسبت القاوری پیچۀ دارای هسته به پیچۀ بدون هسته
-
دل پیچا
لغتنامه دهخدا
دل پیچا. [ دِ ] (اِ مرکب ) دل پیچه . پیچاک شکم . رجوع به دل پیچه شود.
-
inductor
القاگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پیچهای که معمولاً بر روی هستۀ مغناطیسی پیچیده میشود
-
گروس
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) موی پیچه . موی باف زنان .
-
سلف
واژهنامه آزاد
پیچِه. (زبانزدِ دانشی). «سِلف» کوتاهِ self-induction coil است. آن را «کویل» یا «بوبین» نیز می گویند. پارسی اش می شود «پیچه» چرا که این تکۀ (قطعۀ) کوچک بیشتر از چند دور سیمِ پیچیده درست می شود.
-
اصداغ
فرهنگ فارسی معین
(اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ صدغ . 1 - بناگوش ها 2 - زلف ها، پیچه ها.
-
گرس
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - موی پیچیده . 2 - موی باف زنان ، موی پیچه .
-
magnetic probe
کاوند مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] پیچهای کوچک که برای اندازهگیری تغییرات شدت میدان در میدان مغناطیسی قرار داده میشود
-
forest products carrier
چوببَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی کشتی برای حملِ کُندۀ درخت و پیچۀ کاغذ و تکههای الوار و تراشههای چوب و مانند آن