کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیچش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
boltmaking
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش زدن
-
twigsome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش زدن
-
نستاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نستک› [قدیمی] nestāk پیچش شکم.
-
stapling machine
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماشین پیچش
-
طُرّه و تاب
فرهنگ گنجواژه
پیچش گیسو.
-
کناک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kanāk درد شکم؛ پیچش شکم.
-
نستاک
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) پیچش شکم .
-
twist drill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تمرین پیچش، پارچه راه راه مارپیچی
-
deflexion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحراف، انحناء، پیچش، خم سازی
-
twigging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش زدن، دیدن
-
leg curling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش زدن پا
-
toggle bolt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش را عوض کن
-
پیچاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pičāk پیچوخم؛ پیچیدگی؛ پیچش.
-
مغص
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) [قدیمی] maqas درد شکم؛ پیچش روده.
-
convolutions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچش، پیچیدگی، حلقه، پیچ