کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوند همجا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کهن پیوند
لغتنامه دهخدا
کهن پیوند. [ ک ُ هَم ْ / هُم ْ پ َی ْ/ پ ِی ْ وَ ] (ص مرکب ) کنایه از خانه زاد. (آنندراج ).غلامی که در خانه پیر شده باشد. (ناظم الاطباء). کنایه از خانه زاد قدیم . (فرهنگ فارسی معین ) : غلامی کو کهن پیوند باشدنه بنده بلکه خویشاوند باشد. امیرخسرو (از آ...
-
bond moment
گشتاور پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان قطبیت یک پیوند شیمیایی که مقدار آن براساس عکسالعمل پیوند، وقتی که در یک میدان الکتریکی قرار میگیرد، محاسبه میشود
-
bond order
مرتبۀ پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] میزان چگالی الکترون در یک پیوند در مقایسه با پیوند یگانه
-
measure of association
معیار پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] آمارهای که برای خلاصه کردن میزان وابستگی دو متغیر به کار میرود
-
bond migration
مهاجرت پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] انتقال پیوند از یک موقعیت به موقعیت دیگر در یک مولکول
-
نخل پیوند
لغتنامه دهخدا
نخل پیوند. [ ن َ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) کسی که نخل عاشورا را با هنرمندی بسازد. || کسی که مجسمه ٔ نخل و درختان میوه را از موم و جز آن بسازد. || نقاشی که صورت درختها را بکشد.(فرهنگ نظام ). در تمام معانی رجوع به نخلبند شود.
-
نقش پیوند
لغتنامه دهخدا
نقش پیوند. [ ن َ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) نقش پرداز. نقاش . مصور. (ناظم الاطباء).
-
نکته پیوند
لغتنامه دهخدا
نکته پیوند. [ ن ُ ت َ / ت ِ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) ظریف و زیرک . (ناظم الاطباء). که در سخن نکته و لطیفه به کار برد : ندیم خاص شاپور خردمندبه همراهی سخن را نکته پیوند.امیرخسرو (از آنندراج ).
-
نیک پیوند
لغتنامه دهخدا
نیک پیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (ص مرکب ) وفادار. نیک پیمان : به رستم چنین گفت پس شهریارکه ای نیک پیوند به روزگار.فردوسی .
-
سلسله پیوند
لغتنامه دهخدا
سلسله پیوند. [س ِ س ِ ل َ / ل ِ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) کسی که پیوند دهد قرابتها و نژادها را بهم . (ناظم الاطباء).
-
ionic bond
پیوند یونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیوند شیمیایی که در آن یک یا چند الکترون بهطور کامل از یک اتم به اتم دیگر منتقل میشوند
-
grafting wax
چسب پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] آمیختهای از مواد مختلف که از آن برای پوشاندن پیوندگاه یا سایر زخمهای درخت در مقابل نفوذ ریزاندامگانها یا از دست رفتن آب بافتهای گیاهی استفاده میشود
-
bond angle
زاویۀ پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] زاویۀ بین دو پیوند که در یک اتم مشترک باشند
-
graft bed
بستر پیوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] جایگاهی از بدن که پیوندینه به آنجا پیوند زده میشود
-
association 1
پیوند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] مفهومی عام برای بیان رابطۀ بین دو یا چند متغیر که معمولاً در مورد متغیرهای کیفی به کار میرود