کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوسته کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
continuous-wave gas laser
لیزر گازی پیوستهموج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] لیزری که باریکۀ تابش الکترومغناطیسی آن در محفظهای کوارتزی که محتوی مخلوطی از گازهای نظیر هلیوم و نئون است، تولید میشود
-
continuous sampling
نمونهبرداری پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] فرایندی که در آن نمونهها بهطور پیوسته از محیط گرفته میشود
-
functionally continuous algebra
جبر تابعکیپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک جبر توپولوژیکی که هر همریختی مختلط بر آن پیوسته باشد
-
piecewise continuous function
تابع تکهایپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی مانند که بر بازهای فشرده پیوسته است، بهجز احتمالاً در تعدادی متناهی از نقاط این بازه که در آنها حد چپ و راست دارد
-
absolutely continuous function
تابع مطلقاً پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی حقیقی یا مختلط بر بازۀ [a, b]، با این ویژگی که به ازای هر عدد مثبت ε عدد مثبت δ یافت شود، بهطوریکه به ازای هر گردایۀ (collection) متناهی از زیربازههای باز و مجزای [a, b]، اگر مجموع طول این بازهها از δ کمتر باشد، آنگاه مجموع قدر مطل...
-
semicontinuous function
تابع نیمپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] تابعی که تقریباً همهجا پیوسته است و در نقاطی که پیوسته نیست، یا نیمپیوستۀ بالایی است یا نیمپیوستۀ پایینی
-
upper semicontinuous function
تابع نیمپیوستۀ بالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
lower semi-continuous function
تابع نیمپیوستۀ پایینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
minimum continuous speed
حداقل سرعت پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] حداقل سرعتی که در آن لوکوموتیو تحت بارگذاری سنگین میتواند بدون آسیب دیدن موتور کشنده بهطور پیوسته حرکت کند
-
continuous membrane column
ستون غشادار پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] غشاها یا اجزای غشاداری که ترتیب چیده شدن آنها بهنحوی است که مانند برج تقطیر عمل میکنند و هر سلول غشا در نقش یک مرحله است
-
continuous transit system
سامانۀ جابهجایی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سامانۀ جابهجایی نظیر پلهبرقی و تسمهنقاله که مدام در حال حرکت است
-
continuous deodorizer
دستگاه بوزدای پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی دستگاه بوزدا با ظرفیت بالا که مادۀ مورد بوزدایی را در مقادیر زیاد بهطور پیوسته و بدون تغییر شرایط، بوزدایی میکند
-
semicantinous deodorizer
دستگاه بوزدای نیمهپیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی دستگاه بوزدای ناپیوسته با ظرفیت بیشتر از حد معمول و قابلیت بازیافت مناسبتر حرارت
-
continuous ingot casting
شمشریزی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] روشی در تولید شمش یا لوله یا سایر اشکال که در آن قطعۀ مورد نظر پیوسته سخت و از دستگاه خارج میشود، بهنحویکه طول آن تابع ابعاد قالب نیست
-
thru-hiking, end-to-end hiking
پیادهگَردی پیوسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پیادهگردی از ابتدای مسیری طولانی تا انتهای آن