کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیوره
/piyore/
معنی
از بیماریهای دهان و دندان که در آن لثهها عفونت میکند و دندانها خراب و ریشۀ آنها سست میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیوره
فرهنگ فارسی معین
(پِ رِ) [ فر. ] (اِ.) بیماری لثه و دندان که بر اثر آن لثه ها عفونی و متورم شده ، باعث خرابی ریشة دندان می شود.
-
پیوره
لغتنامه دهخدا
پیوره . [ رَ ] (اِخ ) قصبه ای مرکز قضا در آمریکای جنوبی ، در ایالت لیورتاو از پرو، در 450 هزارگزی شمال غربی تروکزیلو کنار نهری به همین نام . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
پیوره
لغتنامه دهخدا
پیوره . [ ی ُ رِ ] (فرانسوی ،اِ) ترشح ریم و چرک از بن دندان و لثه .
-
پیوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pyorrhé] (پزشکی) piyore از بیماریهای دهان و دندان که در آن لثهها عفونت میکند و دندانها خراب و ریشۀ آنها سست میشود.
-
جستوجو در متن
-
pyorrheal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیورهال، پیوره دار
-
pyorrhea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوره، چرک، چرک دندان
-
pyorrhoea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرهوره، چرک، چرک دندان، پیوره
-
ژنژیویت
فرهنگ فارسی معین
(ژَ) [ فر. ] (اِ.) التهاب و عفونت لثه بر اثر میکرب ها و عوامل خارجی که در صورت مزمن شدن تبدیل به پیوره می شود.
-
تاج دندان
لغتنامه دهخدا
تاج دندان . [ ج ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمت آشکار دندان را گویند، هر دندان مرکب ازدو قسمت است یکی مرئی که آنرا تاج دندان و یکی دیگرکه آن را ریشه می نامند، (پیوره ٔ محمود سیاسی ص 2).
-
سلطان آباد
لغتنامه دهخدا
سلطان آباد. [ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوره ژن بخش فریمان شهرستان مشهد، دارای 981 تن سکنه و آب آن از رودخانه و قنات است . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
لار
لغتنامه دهخدا
لار. (اِخ ) نام قصبه ای در فارس کنارراه جهرم به بستک میان دوراه نارنجی و خور. دارای پستخانه . مرکز ولایت لارستان فارس از شهرهای قدیم ایران و در اطراف آن خرابه ها و قلعه های قدیمی یافت شود که راجع به هریک از آنها افسانه هائی در میان مردم مشهور است . ج...