کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیلان معبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیلان معبری
لغتنامه دهخدا
پیلان معبری . [ ن ِ م َ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیلان کلان که بر آنها نشسته از دریا عبور کنند. (غیاث ).
-
واژههای مشابه
-
پیلان جوق
لغتنامه دهخدا
پیلان جوق . (اِخ ) (آب ...) آبی بدشت قبچاق . (رجوع شود به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 447).
-
پیلان گرگ
لغتنامه دهخدا
پیلان گرگ . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرزان رود شهرستان تویسرکان . واقع در 6 هزارگزی باختر تویسرکان و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ تویسرکان بکرمانشاه . دامنه . سردسیر. دارای 800 نفر سکنه . آب آن از رودخانه ٔ کرزان رود و قنات . محصول آنجا غلات دیم و صیفی و...
-
چشمه پیلان
لغتنامه دهخدا
چشمه پیلان . [ چ َم َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از مزارع بلوک زرند کرمان است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 232).