کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیلاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیلاد
لغتنامه دهخدا
پیلاد. (اِخ ) دوست ارست و شوهر الکتر. رجوع به ارست (از اساطیر یونان ) شود. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیلاد پسر استرفیوس پادشاه فوکیده و دوست صادق ارست از قهرمانان یونان قدیم که وی را همه جا دنبال میکرد و آنی از او جدا نمیگشت و باخواهرش الکتره ازدو...
-
پیلاد
لغتنامه دهخدا
پیلاد. (اِخ ) نام بازیگری است که در پانتومیم (لالبازی ) شهرت فوق العاده یافته و در خطه ٔ قدیم کیلیکیا (کیلیکیه ) از آناطولی میزیسته و در عصر او گوستوس (اغسطس ) درروم مشغول بازیگری بوده است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
جستوجو در متن
-
الکتر
لغتنامه دهخدا
الکتر. [ اِ ل ِ ] (اِخ ) نام دختر آگاممنن پادشاه شهر ارگوس از یونان قدیم . وی پس از کشته شدن پدرش جان برادرش ارست را از مرگ رهایی بخشید و بعد زن پیلاد یکی از دوستان برادرش گردید. این وقعه را شاعران قدیم یونان اسخیل و سوفوکل و برخی از شاعران اروپا بنظ...