کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیش از ظهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیش از ظهر
دیکشنری فارسی به عربی
صباح
-
واژههای مشابه
-
پیش پیش
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) جلو جلو، پیشاپیش .
-
پیش پیش
لغتنامه دهخدا
پیش پیش . (اِ صوت ) آوازی که بدان گربه را خوانند. کلمه ای که بدان گربه را خوانند. صوتی است خواندن گربه را، مقابل پیشْت ْ [ ش ْ ت ْ ] که برای راندن گربه است .
-
پیش پیش
لهجه و گویش تهرانی
صدازدن گربه
-
پیش پیش
فرهنگ گنجواژه
صدا زدن گربه.
-
پیش اذون،پیش خوانی
لهجه و گویش تهرانی
مقدمه اذان
-
پیش پیش کردن
لهجه و گویش تهرانی
خواندن گربه
-
کیش کیش و پیش پیش
فرهنگ گنجواژه
رفتار با ملایمت .
-
پیش شرط
فرهنگ واژههای سره
پیش نیاز
-
پیش فرض
فرهنگ واژههای سره
انگاره
-
zoom in
زومپیش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نزدیکنمایی موضوع با تغییر فاصلۀ کانونی عدسی زوم
-
paraph
پیشامضا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] صورت کوتاهشدۀ امضا؛ امضای پیشنویس قرارداد یا نامه
-
presupposition
پیشانگاشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] آنچه گوینده آن را دانش مشترک بین خود و شنونده فرض میکند
-
presupposed
پیشانگاشته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ویژگی آنچه گوینده آن را دانش مشترک بین خود و شنونده فرض میکند