کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشینگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیشینگاه
/pišingāh/
معنی
وقت نماز ظهر؛ وقت نماز پیشین؛ ظهر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشینگاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیشینگه، پیشینگهان› [قدیمی] pišingāh وقت نماز ظهر؛ وقت نماز پیشین؛ ظهر.
-
واژههای همآوا
-
پیشین گاه
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) وقت نماز ظهر.
-
پیشین گاه
لغتنامه دهخدا
پیشین گاه . (اِ مرکب ) وقت نمازپیشین . وقت نماز ظهر. (غیاث ). پیشین گه : رفت روزی بوقت پیشین گاه تا در آن باغ روضه یابد راه . نظامی .رفت پیشین گاهی از ویرانه ای سوی بازار حلب دیوانه ای .زلالی .
-
جستوجو در متن
-
پیشینگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ پیشینگاه] [قدیمی] pišingah = پیشینگاه
-
پیشینگهان
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [قدیمی] pišingahān = پیشینگاه