کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشگاه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
front office 2
پیشگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دفتر اصلی مهمانخانه/ هتل که در آن به امور ذخیره و پذیرش و ترخیص و ارتباطات و تسویهحساب مهمانان رسیدگی میشود
-
واژههای مشابه
-
apron 1
پیشگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محوطهای هموار و وسیع در فرودگاه برای بارگیری و تخلیۀ بار و مسافر و تعمیر و نگهداری هواگَردها و هر کار مجاز دیگری بهجز عملیات پرواز
-
holding apron
پیشگاه انتظار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محلی برای توقف هواپیما در پیشگاه، پیش از اجازۀ برخاست
-
loading apron
پیشگاه بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پیشگاهی که در آن بارگیری و تخلیۀ بار انجام میشود
-
apron capacity
ظرفیت پیشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تعداد مشخصی از هواپیماها که در مکانهای مشخصی از پیشگاه جای میگیرند
-
جستوجو در متن
-
فنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فناء، جمع: اَفنیَة] [قدیمی] fenā جلوخان؛ پیشگاه؛ آستانه.
-
آستان
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - درگاه ، پیشگاه . 2 - کفش کن .
-
درگاه
فرهنگ فارسی معین
(دَ رْ) [ په . ] (اِ.) 1 - بارگاه . 2 - پیشگاه ، آستانة در.
-
رواق
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ایوان . 2 - پیشگاه خانه . 3 - سایبان .
-
سده
فرهنگ فارسی معین
(سُ دَّ) [ ع . سدة ] (اِ.) 1 - آن چه که بر آن نشینند مانند منبر. 2 - در خانه ، پیشگاه . 3 - رواق خانه .
-
پیش خانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) 1 - پیشگاه خانه . 2 - ایوان . 3 - لوازم و اسباب سفر که از پیش فرستاده شود.
-
سده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: سدَّة، جمع: سُدَد] [قدیمی] sodde ۱. درگاه؛ پیشگاه.۲. صندلی بزرگ شبیه منبر که بر آن بنشینند.۳. (پزشکی) چیزی که در روده گیر کند و مانع خروج مدفوعات شود.
-
ایوان
فرهنگ فارسی معین
(اَ یا اِ) [ معر. ] (اِ.) 1 - صفه ، پیشگاه اتاق . 2 - بخشی از ساختمان که سقف دارد اما جلو آن باز است و در و پنجره ندارد و مشرف به حیاط است . 3 - کاخ .