کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشگاه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
apron 1
پیشگاه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] محوطهای هموار و وسیع در فرودگاه برای بارگیری و تخلیۀ بار و مسافر و تعمیر و نگهداری هواگَردها و هر کار مجاز دیگری بهجز عملیات پرواز
-
جستوجو در متن
-
صحنه
فرهنگ واژههای سره
پیشگاه
-
در خدمت
فرهنگ واژههای سره
در پیشگاه
-
پیشگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pišgah = پیشگاه
-
پیشگاهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] pišgāhi ۱. در پیشگاه بودن.۲. (صفت نسبی) آنکه در پیشگاه قرار دارد.۳. پیشوایی.
-
ساحت
فرهنگ واژههای سره
پیشگاه، آستانه
-
حضور
فرهنگ واژههای سره
آمادگی، بودن، رودررویی، پیشگاه
-
خدمت
فرهنگ واژههای سره
پیشکاری، پیشگاه، نیرورسان
-
equality before the law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برابری در پیشگاه قانون
-
يَأْتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
که نزد او بيايد - به پيشگاه او بيايد
-
رواگ
لغتنامه دهخدا
رواگ . [ رَ ] (اِ) ایوانی که پیشگاه آن باز و گشاده باشد. (ناظم الاطباء). تالاری که پیشگاه آن باز باشد. (اشتینگاس ).
-
سروا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) عمارتی که پیشگاه آن گشاده بود.
-
آستان
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - درگاه ، پیشگاه . 2 - کفش کن .
-
handler
بارزن 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودروی برای بارگیری و تخلیۀ بار در هواپیما در محدودۀ پیشگاه