کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
حضور
فرهنگ واژههای سره
آمادگی، بودن، رودررویی، پیشگاه
-
خدمت
فرهنگ واژههای سره
پیشکاری، پیشگاه، نیرورسان
-
equality before the law
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برابری در پیشگاه قانون
-
فنا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فناء، جمع: اَفنیَة] [قدیمی] fenā جلوخان؛ پیشگاه؛ آستانه.
-
يَأْتِهِ
فرهنگ واژگان قرآن
که نزد او بيايد - به پيشگاه او بيايد
-
رواگ
لغتنامه دهخدا
رواگ . [ رَ ] (اِ) ایوانی که پیشگاه آن باز و گشاده باشد. (ناظم الاطباء). تالاری که پیشگاه آن باز باشد. (اشتینگاس ).
-
سروا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص مر.) عمارتی که پیشگاه آن گشاده بود.
-
aircraft mover
یدککش هواگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودروی برای یدککشی هواگَرد در محدودۀ پیشگاه
-
fuelling safety zone, refuelling safety zone
منطقۀ ایمن سوختگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] منطقهای با محدودیتهای ویژه در پیشگاه برای سوختگیری هواگرد
-
air-starter unit
راهانداز بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] خودرو ویژۀ تولید هوای پرفشار در محدودۀ پیشگاه
-
آستان
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) 1 - درگاه ، پیشگاه . 2 - کفش کن .
-
جلوخان
فرهنگ فارسی معین
(جُ یا جِ لُ) [ تر - فا. ] (اِ.) پیشگاه خانه .
-
سدت
فرهنگ فارسی معین
(سُ دَّ) [ ع .سدة ] (اِ.) درگاه ، پیشگاه .
-
proscenia
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پروسن، صحنه نمایش، جلو صحنه، پیشگاه، پیش صحنه
-
prophases
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشگفتار، مرحله اولیه تقسیم سلولی، پیشگاه