کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشکین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشکین
لغتنامه دهخدا
پیشکین . (اِخ ) تومانی به آذربایجان : حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب آرد: تومان پیشکین ؛ درین تومان هفت شهرست : پیشکین و خیاو و انار و ارجاق و اهر و تکلفه و کلیبر ، پیشکین از اقلیم چهارم است . طولش از جزایر خالدات «فب ک » و عرض از خط استوار «لزم »و در ا...
-
پیشکین
لغتنامه دهخدا
پیشکین . (اِخ )نام ملک عزالدین از شاهان سلجوقی موصل : چرا پیشکین خواند او را سپهرکه هست از چنان خسروان پیش مهراگر پیشکین برنویسند راست بود کی پشین حرف بر وی گواست .(رجوع به عزالدین و رجوع به اقبالنامه ٔ نظامی چ وحید ص 29 و 30 و 31 شود).
-
واژههای مشابه
-
پیشکین گرجی
لغتنامه دهخدا
پیشکین گرجی . [ ن ِ گ ُ ] (اِخ ) حاکم پیشکین (صحیح : مشکین ). و بعبارت بهتر حاکم و راوی ناحیتی به آذربایجان شرقی که بنام وی پیشکین (صحیح : مشکین ) شده است . (نزهةالقلوب چ اروپا ص 82).
-
جستوجو در متن
-
سنگ بر سنگ
لغتنامه دهخدا
سنگ بر سنگ . [ س َب َ س َ ] (اِخ ) گریوه ای است محاذی تومان پیشکین تا کنار آب ارس از ولایت موغان . (از نزهة القلوب ص 90).
-
آباد
لغتنامه دهخدا
آباد. (اِخ ) نام شهری کوچک بر ساحل یمین نهر ناری در بلوچستان . || نام قصبه ٔ کوچکی در سند یعنی درشمال غربی هندوستان . || نام ناحیتی در ناحیه ٔ سبلان کوه نزدیک ارجاق و پیشکین . (نزهةالقلوب ).
-
کی پشین
لغتنامه دهخدا
کی پشین . [ ک َ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از چهار پسر کیقباد است ، و به جای بای فارسی نون مکسور هم به نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ). نام پسر سوم از چهار پسر کیقباد. (ناظم الاطباء). در اوستا، کوپیشینه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ) : کنون از بزرگان زنی برگ...
-
سبلان
لغتنامه دهخدا
سبلان . [ س َ ب َ ] (اِخ ) سولان ، و آن کوهی باشد نزدیک اردبیل . (برهان ). کوهی است عظیم و بلند در حوالی اردبیل و بشرافت مشهور و بسیاری از اهل اﷲ در آن کوه عبادت گزیده و ریاضت کشیده اند. (آنندراج ). نام کوهی عظیم مشرف به اردبیل از آذربایجان . (معجم ا...
-
زاهد گیلانی
لغتنامه دهخدا
زاهد گیلانی .[ هَِ دِ ] (اِخ ) تاج الدین ابراهیم فرزند روشن امیر.در کتاب اسس المواهب السنیة فی مناقب الصفویة، مشهور به صفوة الصفاء، تألیف توکلی بن اسماعیل بن حاجی اردبیلی معروف به ابن بزاز که در شرح احوال شیخ صفی الدین اردبیلی جد پادشاهان صفوی است ب...