کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشقدمی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشقدمی
لغتنامه دهخدا
پیشقدمی . [ ق َ دَ ] (حامص مرکب )حالت و چگونگی پیشقدم . عمل پیشقدم . سبقت و چُستی . صاحب آنندراج آرد: تصمیم در کاری و جلو رفتن با جسارت و با لفظ کردن و نمودن و شدن و بودن استعمال شود.
-
پیشقدمی
دیکشنری فارسی به عربی
مبادرة
-
جستوجو در متن
-
مبادرة
دیکشنری عربی به فارسی
پيشقدمي , ابتکار , قريحه , اغازي
-
پیشروی
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیشاهنگی، پیشتازی، پیشقدمی، پیشگامی ۲. ترقی، تعالی ۳. تجاوز، تعدی ≠ پسروی