کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشرفت تدریجی ومداوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشرفت تدریجی ومداوم
دیکشنری فارسی به عربی
عملية
-
واژههای مشابه
-
پیشرفت داشتن
لغتنامه دهخدا
پیشرفت داشتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) ترقی داشتن . پیشروی داشتن .- پیشرفت داشتن کاری یامقصودی ؛ میسر بودن آن .- پیشرفت نداشتن کاری یا مقصودی ؛ میسر نبودن آن .
-
پیشرفت کردن
لغتنامه دهخدا
پیشرفت کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیشروی کردن . جلو رفتن . || ترقی کردن . || میسر بودن .
-
پیشرفت کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ازدهار , ازدهر , اکثر , تحسن , تقدم
-
درحال پیشرفت
دیکشنری فارسی به عربی
مستمر
-
پیشرفت چشمگیر
دیکشنری فارسی به عربی
التطورالملموس
-
پیشرفت کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أحرَزَ تَقَدُّما
-
پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
دیکشنری فارسی به عربی
ازدهار
-
ترقی و پیشرفت
فرهنگ گنجواژه
ترقی.
-
جستوجو در متن
-
process
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روند، فرایند، عمل، سیر، جریان عمل، مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، دوره عمل، فرا گرد، تهیه کردن، پردازش کردن، مراحلی را طی کردن، بانجام رساندن، تمام کردن
-
فرآیند
واژهنامه آزاد
مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرایند. پروسه