کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشخدمت میخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشخدمت میخانه
دیکشنری فارسی به عربی
نادلة
-
واژههای مشابه
-
غلام پیشخدمت
لغتنامه دهخدا
غلام پیشخدمت . [ غ ُ م ِ خ ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیشخدمت نابالغ. پسر نابالغ از شاهزادگان یا رجال درباری که در اندرون خدمت شاه کردی از قبیل قلیان بردن و آفتابه و گلدان گذاشتن و امثال آن .
-
پیشخدمت باشی
لغتنامه دهخدا
پیشخدمت باشی . [ خ ِ م َ ] (اِ مرکب ) رئیس پیشخدمتان . مهتر خدمتکاران .
-
پیشخدمت مونث
دیکشنری فارسی به عربی
جارية
-
پیشخدمت سفره
دیکشنری فارسی به عربی
کبير الخدم
-
پیشخدمت زن
دیکشنری فارسی به عربی
نادلة
-
پیشخدمت مخصوص
دیکشنری فارسی به عربی
خادم
-
جستوجو در متن
-
barmaid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
barmaid، گارسون، خادمهء میخانه، پیشخدمت میخانه
-
tapsters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
tapsters، ساقی، پیشخدمت میخانه