کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیشتر
مترادف و متضاد
۱. فراتر
۲. سابقاً، قبلاً، گذشته، ماقبل ≠ بعدتر
دیکشنری
heretofore, previous, since
-
جستوجوی دقیق
-
پیشتر
واژگان مترادف و متضاد
۱. فراتر ۲. سابقاً، قبلاً، گذشته، ماقبل ≠ بعدتر
-
پیشتر
لغتنامه دهخدا
پیشتر. [ ت َ ] (ص تفضیلی ، ق ) (از: پیش + تر، علامت تفضیل ) سابق . سابقاً. از پیش . قبلاً. مقابل پس تر. از پیش پیش . اسبق . اقدم : چنان بد که یک روزپرویز شاه همی آرزو کرد نخجیرگاه بیاراست بر سان شاهنشهان که بودند ازو پیشتر در جهان . فردوسی .هنرها ز ز...
-
پیشتر
دیکشنری فارسی به عربی
ادناه , سابقا , قبل ذلک
-
واژههای همآوا
-
پیش تر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) pištar ۱. جلوتر.۲. نزدیکتر.۳. پیش از این.۴. گذشته؛ سابق.
-
جستوجو در متن
-
در قدیم
فرهنگ واژههای سره
پیشتر ها
-
قبلا
فرهنگ واژههای سره
پیشتر، پیش از این
-
preyer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشتر
-
pretor
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشتر
-
preentertain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشتر
-
foregoer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشتر
-
protore
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیشتر
-
سابقا
فرهنگ واژههای سره
پیشتر، پیشترها
-
سابقا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] sābeqan در سابق؛ پیش از این؛ در زمان پیش؛ پیشتر.