کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشانی نهادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خوش پیشانی
لغتنامه دهخدا
خوش پیشانی . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (ص مرکب ) آنکه پیشانی زیبا دارد. || آنکه طالع خوش دارد. خوش اقبال . خوب طالع.
-
فراخ پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] farāxpišāni ویژگی آنکه پیشانی پهن و گشاده دارد.
-
غنچه پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] qončepišāni آنکه ابروهایش درهم باشد؛ اخمرو؛ اخمهرو؛ عبوس.
-
پیشانی بلند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] pišāniboland خوشاقبال؛ خوشطالع؛ نیکاختر.
-
پیشانی دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) pišānidār ۱. دارای پیشانی.۲. [مجاز] دارای بخت و طالع؛ خوشبخت؛ خوشاقبال.
-
پیشانی سفید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) pišānisefid دارای پیشانی سفید.
-
ستاره پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] setārepišāni ۱. پیشانی سفید؛ دارای پیشانی درخشان: ◻︎ اگر به بام برآید ستارهپیشانی / چو ماه عید به انگشتهاش بنمایند (سعدی۲: ۴۳۰).۲. خوشطالع.
-
سخت پیشانی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] saxtpišāni ۱. سرسخت.۲. دلیر؛ بیباک.
-
صلابت پیشانی
واژهنامه آزاد
گستاخی ، پر رویی ، بی شرمی
-
گاو پیشانی سفید
لغتنامه دهخدا
گاو پیشانی سفید. [ وِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخت مشهور. رجوع به گاو شود.
-
گره از پیشانی گشودن
لغتنامه دهخدا
گره از پیشانی گشودن . [ گ ِ رِه ْ اَ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) گشاده رو شدن . خود را شادرو نمودن : گشاد کار مشتاقان از آن ابروی دلبند است خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی .حافظ.
-
Fulica atra atra
چنگر پیشانیسفید حقیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] زیرگونهای از تیرۀ یلوهایان و راستۀ درناسانان به رنگ سیاه دودی با منقار و پیشانی سفید و پاهای بلند و به رنگ سبز خاکستری
-
Sterna albifrons
پرستوی دریایی پیشانیسفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ کاکائیان و راستۀ سلیمسانان با جثۀ کوچک و بالهای باریک و پیشانی سفید
-
reef front
پیشانی آبسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] بخش فوقانی شیب دریاسوی (seaward) آبسنگ که از نقطۀ کاهشی (dwindle-point) تودۀ مرجانها و جلبکهای مرجانی تا لبۀ آبسنگ ادامه دارد
-
وابسته به پیشانی
دیکشنری فارسی به عربی
امامي