کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشاب کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشاب کردن
لغتنامه دهخدا
پیشاب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بول کردن . شاشیدن . رجوع به پیشاب ریختن شود.
-
پیشاب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تبول
-
واژههای مشابه
-
پیشاب،پیشاب دون
لهجه و گویش تهرانی
ادرار، ظرف پیشاب .
-
urethra
پیشابراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] لولهای که پیشاب را از مثانه به خارج حمل میکند
-
diuretic
پیشابزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارو یا آنچه حجم پیشاب را افزایش دهد متـ . مُدر
-
پیشاب راه
لغتنامه دهخدا
پیشاب راه . (اِ مرکب ) مجرای بول . (از لغات موضوعه ٔ فرهنگستان ).
-
پیشاب راه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) pišābrāh لولۀ ناقل ادرار از مثانه به خارج که در مردان از آلت مردی رد میشود.
-
جستوجو در متن
-
urinate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن
-
تبول
دیکشنری عربی به فارسی
شاش , شاشيدن , ادرار کردن , پيشاب کردن
-
urinating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن
-
urinated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن
-
urinates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ادرار می کند، ادرار کردن، شاشیدن، پیشاب کردن
-
water
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اب، مایع، ابگونه، پیشاب، خیساندن، خیس عرق شدن، اب دادن، خیس کردن