کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیزی وارونه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیزی وارونه شدن
لهجه و گویش تهرانی
داغون شدن
-
واژههای مشابه
-
پیزى
لهجه و گویش بختیاری
pizi پیزى.
-
فواره پیزی ،ففاره پیزی
لهجه و گویش تهرانی
تنبل
-
افندی پیزی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر - فا. ] (ص .) کسی که در ظاهر شجاع و دلیر بنماید ولی در باطن ترسو باشد.
-
پیزی گشاد
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (ص مر.) تنبل ، کاهل ، راحت طلب .
-
پیزی شل
لغتنامه دهخدا
پیزی شل . [ ش ُ ] (ص مرکب ) سخت کاهل و بیکاره . پیزی گشاد. گَل ِ گیوه گشاد.
-
پیزی گشاد
لغتنامه دهخدا
پیزی گشاد. [ گ ُ ] (ص مرکب ) سخت کاهل و بیکاره . پیزی شل . گَل گیوه گشاد.
-
کین پیزى
لهجه و گویش بختیاری
kin-pizi کون پیزى، پشتکار، توان کار کردن kin-pizi nâra>:توان کار کردن ندارد، تنبل است> .
-
افندی پیزی
لهجه و گویش تهرانی
زپرتی ،بی زور
-
پیزی فواره
لهجه و گویش تهرانی
تنبل
-
فراخ پیزی
لهجه و گویش تهرانی
تنبل
-
ففاره پیزی
لهجه و گویش تهرانی
تنبل،ماتحت گشاد
-
کون و پیزی
لغتنامه دهخدا
کون و پیزی . [ ن ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آمادگی داشتن برای کار. لیاقت کاری را داشتن : فلان کس کون و پیزی کار کردن ندارد. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
-
رستم صولت ،() افندی پیزی
لهجه و گویش تهرانی
دارای ظاهر قوی،پهلوان پنبه