کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیزُری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیزُری
لهجه و گویش تهرانی
پوشالی
-
واژههای مشابه
-
پیزری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) سست ، بی دوام .
-
پیزری
لغتنامه دهخدا
پیزری . [ زُ ] (ص نسبی ) منسوب به پیزر. || پیزرفروش . (فرهنگ نظام ). || شیشه ٔ به پیزرگرفته . شیشه های بزرگ از قبیل قرابه و برنی و غیره که آنرا بپوشش از حصیر پیزر پوشیده اند تا از شکستن مصون ماند. غلاف که شیشه را کنند از گیاه پیزر. || (اِ) سبد بافته ...
-
پیزری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پیزر) [مجاز] pizori ۱. سست؛ بیدوام.۲. ضعیف.۳. بیکاره.
-
پیزری، پیزوری
لهجه و گویش تهرانی
کاه ونی پیزر ، قلابی،سُست،پوشالی
-
فِزِرتی، پیزُری،
لهجه و گویش تهرانی
سست،بی کیفیت
-
واژههای همآوا
-
پیزری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) سست ، بی دوام .
-
پیزری
لغتنامه دهخدا
پیزری . [ زُ ] (ص نسبی ) منسوب به پیزر. || پیزرفروش . (فرهنگ نظام ). || شیشه ٔ به پیزرگرفته . شیشه های بزرگ از قبیل قرابه و برنی و غیره که آنرا بپوشش از حصیر پیزر پوشیده اند تا از شکستن مصون ماند. غلاف که شیشه را کنند از گیاه پیزر. || (اِ) سبد بافته ...
-
پیزری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به پیزر) [مجاز] pizori ۱. سست؛ بیدوام.۲. ضعیف.۳. بیکاره.
-
جستوجو در متن
-
زِپِرتی
لهجه و گویش تهرانی
سست و بی حال،بی ارزش، بی بنیاد،پیزُری
-
فزناک،فزنات،اوضاعِ ()
لهجه و گویش تهرانی
سست،پیزُری،ناجور،نامناسب،مصیبت بار
-
درب(و) داغون،درب و داغان
لهجه و گویش تهرانی
سست،پیزُری،از کار افتاده،بهم ریخته