کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیری آخرسالار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سرِ پیری
لهجه و گویش تهرانی
پیرانه سر،در هنگام پیری
-
عشق پیری
لهجه و گویش تهرانی
عشق فرد مسن
-
عصای پیری
لهجه و گویش تهرانی
کنایه فرزند خوب
-
age resistance
مقاومت به پیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] مقاومت فلز در برابر زوال یا انهدام در گذر زمان
-
پیری و کمازان
لغتنامه دهخدا
پیری و کمازان . [ وَ ک ِ ] (اِخ ) کمازان نام دهستانی از شهرستان ملایر و هم نام دهی از آن دهستان . و پیری نیز چنانکه از کتاب مجمل التواریخ گلستان برمی آیدنام دهی بوده است مقارن کمازان و بهمان نواحی . و درآن کتاب همه جا این دو نام مقارن و متوالی آمده ا...
-
پیری بیک تواجی
لغتنامه دهخدا
پیری بیک تواجی . [ ب َ ک ِ ت َ ] (اِخ ) از بزرگان عصر سلطان اسماعیل صفوی . رجوع به حبیب السیر چ تهران جزء 4 از ج 3 ص 387 شود. در چ خیام (ج 4 ص 600) دموری بیک تواچی آمده است .
-
پیری بیک دوکر
لغتنامه دهخدا
پیری بیک دوکر. [ ] (اِخ ) از تراکمه است . جوانی خوش خلق و صحبت آراست ، رفیق گرم اختلاط و مصاحب همه جارو مانند او کم پیدا میشود. از فن موسیقی بهره مند است و تصنیفهای بسیار دارد. اشعارش چنین است :از وصل تو ای نگار دوری تا کی هرچند که باشد این ضروری تا ...
-
پیری بیک قاجار
لغتنامه دهخدا
پیری بیک قاجار. [ ب َ ک ِ ] (اِخ ) از سرداران سپاه صفوی در جنگ شرور. (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات ادوارد براون «از سعدی تا جامی » ج 3 ص 463). و رجوع به بیری بیک قجر در حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 463 و 464 شود.
-
مربوط به پیری
دیکشنری فارسی به عربی
شيخوخي
-
وابسته به پیری
دیکشنری فارسی به عربی
شيخوخي
-
کوری و پیری
فرهنگ گنجواژه
از کار افتادگی.
-
پیری و کوری
لهجه و گویش تهرانی
دوران ضعف
-
پیری و جوانی
فرهنگ گنجواژه
دورانهای زندگی.
-
پیری و کوری
فرهنگ گنجواژه
دوران ناتوانی.
-
پیری و ناتوانی
فرهنگ گنجواژه
متضاد .