کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیروزه فامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پیروزه گنبد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] piruzegombad ۱. گنبد فیروزهرنگ.۲. [مجاز] آسمان؛ پیروزهگونگنبد؛ پیروزهتشت.
-
پیروزه گون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹فیروزهگون، پیروزگون› piruzegun ۱. به رنگ فیروزه.۲. مانند فیروزه.
-
پیروزه وار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] piruzevār مانند پیروزه.
-
پیروزه وطا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] [قدیمی] piruzeve(a)tā فرش پیروزهرنگ.
-
گنبد پیروزه پیکر
لغتنامه دهخدا
گنبد پیروزه پیکر. [ گُم ْ ب َ دِ زَ / زِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : که کرد این گنبد پیروزه پیکرچنین بی روزن و بی بام و بی در.ناصرخسرو.
-
گنبد پیروزه گون
لغتنامه دهخدا
گنبد پیروزه گون . [ گُم ْ ب َ دِ زَ / زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : ز پیروزه گون گنبد انده مدارکه پیروز باشد سرانجام کار.نظامی .
-
هفت پیروزه کاخ
لغتنامه دهخدا
هفت پیروزه کاخ . [ هََ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) هفت آسمان . هفت خراس : به آنی بر این هفت پیروزه کاخ کنی پرده ٔ تنگ هستی فراخ .نظامی .
-
جستوجو در متن
-
فیروزه فامی
لغتنامه دهخدا
فیروزه فامی . [ زَ / زِ ] (حامص مرکب ) پیروزه فامی . (فرهنگ فارسی معین ). به رنگ فیروزه بودن . پیروزه گونی .
-
فیروزه
لغتنامه دهخدا
فیروزه . [ زَ / زِ ] (اِ) پیروزه . فیروزج . یکی از سنگهای آذرین که ترکیب آن عبارت از فسفات ئیدراته ٔآلومینیوم طبیعی است و وزن مخصوصش بین 2/62 تا 2/83است و سختی آن مساوی شیشه یعنی برابر با 6 است . فیروزه به مناسبت رنگ آبی درخشانی که دارد در شمار سنگها...