کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیروزجنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیروزجنگی
/piruzjangi/
معنی
حالت پیروزجنگ: ◻︎ چو در جنگ پیروزیاش دیده بود / ز پیروزجنگیش ترسیده بود (نظامی۵: ۸۲۲).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیروزجنگی
لغتنامه دهخدا
پیروزجنگی . [ ج َ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی پیروزجنگ : چو در جنگ پیروزیش دیده بودز پیروزجنگیش ترسیده بود.نظامی .
-
پیروزجنگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] piruzjangi حالت پیروزجنگ: ◻︎ چو در جنگ پیروزیاش دیده بود / ز پیروزجنگیش ترسیده بود (نظامی۵: ۸۲۲).