کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیرن
لغتنامه دهخدا
پیرن . [ رِ ] (اِخ ) هانری مورخ بلژیکی (1862 - 1935 م .). متخصص در تاریخ قرون وسطی و تاریخ اقتصادی .
-
پیرن
لغتنامه دهخدا
پیرن . [ رُ ] (اِخ ) حکیم یونانی که پیشوای شکاکین بشمار آید (قرن چهارم قَ . م . ). رجوع به پیرهُن و رجوع به روانشناسی تربیتی سیاسی ص 467 شود.
-
واژههای مشابه
-
پیرَن
لهجه و گویش بختیاری
piran پیراهن juva/jomma .
-
پیرن زری
لهجه و گویش تهرانی
پیراهن زردوزی
-
واژههای همآوا
-
پیرَن
لهجه و گویش بختیاری
piran پیراهن juva/jomma .
-
جستوجو در متن
-
pyrone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پيرن
-
پیرهن
لغتنامه دهخدا
پیرهن . [ هَُ ] (اِخ ) پیرن . اولین فیلسوف از لاادریه یا مُرتابین بزرگ یونان در سده ٔ چهارم ق . م . معاصر اسکندر مقدونی . وی را پیروان بسیار بود و طریقه ٔ ارتیاب میورزید یعنی منکر وصول آدمی بحق و حقیقت بود و میگفت ما را بیقین و جزم دسترس نیست چه همه ...