کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (ملک ...) ابن معزالدین . رجوع به غیاث الدین پیرعلی شود.
-
علی غوری
لغتنامه دهخدا
علی غوری . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ )سدیدی (امیر...) حاکم قلعه ٔ ترشیز (کاشمر) از جانب ملک غیاث الدین پیرعلی . رجوع به علی سدیدی غوری شود.
-
غوری
لغتنامه دهخدا
غوری . (اِخ ) (امیر...) ابن غیاث الدین . او پسر کوچک ملک غیاث الدین پیرعلی بود. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 433 - 434 شود.
-
علی باورجی
لغتنامه دهخدا
علی باورجی . [ ع َ ی ِ وَ ] (اِخ ) (شیخ ...) وی از همراهان شاهزاده شیخ علی و پیرعلی بادیک بود. چون شیخ علی و پیرعلی به قصد سرکوبی سلطان احمد پسر سلطان اویس ایلخانی ، ممدوح حافظ، به تبریز آمدندو سلطان احمد از آنجا گریخت ، آن دو سردار این شیخ علی باورج...
-
قبچاق
لغتنامه دهخدا
قبچاق . [ ق ِ ] (اِخ ) لقب پیرعلی است که نیابت سالار را داشت در زمان سلطنت ملک ناصر بر مصر به سال 707 هَ . ق . سیف الدین سالار و حسام الدین بدر چاشنی گیر که از امیران ممتاز و بانفوذ بودند بر ملک ناصر شوریدند و اشراف و اعیان راگرد آورده ، در تعیین پاد...
-
علی سدیدی
لغتنامه دهخدا
علی سدیدی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) غوری (امیر...). وی به نیابت ملک غیاث الدین پیرعلی بر قلعه ٔ ترشیز (کاشمر) حکومت میکرد. و امیر تیمور گورکانی که در سال 784 هَ . ق . بقصد تسخیر خراسان رفته بود وقتی به قلعه ٔ ترشیز رسید این قلعه را از امیر علی سدیدی غ...
-
پیرمحمد
لغتنامه دهخدا
پیرمحمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ملک غیاث الدین پیرعلی بن ملک معزالدین حسین کرت (ملک ). وی در سمرقند بسال 791 بدست میرانشاه پسر امیرتیمور گورکان کشته شده است . او دختر برادر تیمور یونیچ قتلق آغا را بزنی گرفته است (حدود سال 778 هَ . ق .).(کتاب ر...
-
پیرمحمد
لغتنامه دهخدا
پیرمحمد.[ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن ملک معزالدین حسین کرت (ملک ) برادر ملک غیاث الدین پیرعلی حاکم سرخس . میان دو برادر کرّتی غبار کدورت درگرفت ، و ملک غیاث الدین سرخس را در محاصره آورد لیکن پس از مدتی در بندان مصلحان درمیان آمدند و گرگ آشتی پدید آم...
-
اسلام
لغتنامه دهخدا
اسلام . [ ] (اِخ ) پیرعلی بادک . از امرای بزرگ اطراف همدان بود. بگریخت و بشیراز آمد، شاه شجاع او را تربیت کرد و طبل و علم و لشکر و اسباب داد و بشوشتر فرستادو فتح کرد و نوکری اسلام نام را آنجا بنشاند و خود ببغداد رفت . (تاریخ گزیده چ لندن ج 1 ص 721). ...
-
بیرام خان
لغتنامه دهخدا
بیرام خان . [ ب َ ] (اِخ ) بیرم خان . فرزند یوسف علی بک . چهارمین یا پنجمین حفید علی شکر ترکمانی است که اصلاً از قبیله ٔ بهارلو بوده و املاک و عقار بسیاری در همدان داشته است . فرزند یا نواده ٔ او شیرعلی یا پیرعلی مدتی از سران سپاه شاه برانی و سپس ابو...
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) پیرعلی . معروف به غیاث الدین ثانی . هشتمین از ملوک کرت و آخرین آنان وپسر معزالدین حسین بن غیاث الدین بود. به سال 771 هَ . ق . جانشین پدر خود شد. پس از 12 سال پادشاهی در هنگام ظهور تیمور لنگ در هرات تحصن گزید و در برابر...
-
میخواران
لغتنامه دهخدا
میخواران . [ م َ / م ِ خوا / خا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 30 هزارگزی شمال خاور سنقر با 1239 تن سکنه . آب آن از زه آب رودخانه و راه آن مالرو است . خط تلفن سنقربه قروه از این ده می گذرد در چهار محل...
-
پیرمحمد
لغتنامه دهخدا
پیرمحمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) ابن جهانگیربن امیرتیمور گورکان (امیرزاده ) نواده ٔ تیمور و جانشین و ولیعهد وی . (رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 صص 426 - 566 شود). و صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پسر غیاث الدین جهانگیر و نوه ٔ تیمور لنگ حسب الامر جد ...
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن امیر ارغونشاه جونی قربانی (علی بیک ...). پدر او امیر ارغونشاه جونی قربانی حاکم نیشابور بود، و خود علی بیک بر حدود مرو و ماخان مستوفی بود و بعداً حاکم ابیورد و حدود آن شد. در سال 784 هَ . ق . به امیر تیمور گورکانی خبر رسید که ا...
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سلطان اویس ایلکانی (شاهزاده شیخ ...). وی برادر سلطان حسین بن سلطان اویس بود، و سلطان حسین بر آذربایجان سلطنت می کرد، در سال 778 هَ . ق . شاهزاده شیخ علی که از قدرت امیر اسماعیل بن امیر زکریا حکمران بغداد خشنود نبود عده ای از ا...