کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرایش 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
trimming 2
پیرایش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع جوانهها و شاخههای جانبی گیاهان جوان
-
واژههای مشابه
-
training
پیرایش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] هدایت و جهت دادن شاخههای گیاه جوان به شکل موردنظر
-
splicing
پیرایش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش رِنا
-
differential splicing
پیرایش افتراقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش دگرسان
-
protein splicing
پیرایش پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] برش دقیق پساترجمهای (posttranslational) میانتئین از یک پروتئین پیشساز
-
spliceosome
پیرایشتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] همتافتی متشکل از عوامل پیرایشی و رِناهای کوچکهستهای که در فرایند پیرایش نقش دارد متـ . همتافت پیرایشی splicing complex
-
alternative splicing, alternative RNA splicing, alternate splicing, AS
پیرایش دگرسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] پیرایش یک پیشرِناپ معین به شیوههای مختلف که به تولید رِناپهایی با توالیهای مختلف منجر میشود متـ . پیرایش افتراقی differential splicing پیرایش دگرسان پیشرِناپ alternative pre-messanger RNA splicing
-
RNA splicing
پیرایش رِنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] برش میانههای پیشرِناپ و اتصال بیانههای آن برای تشکیل رِناپ رسیده متـ . پیرایش splicing
-
alternative pre-messanger RNA splicing
پیرایش دگرسان پیشرِناپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش دگرسان
-
جستوجو در متن
-
پیراینده
فرهنگ فارسی معین
(یَ دِ) (ص فا.) 1 - پیرایش دهنده . 2 - زینت دهنده .
-
ازغ
فرهنگ فارسی معین
( اَ ) [ په . ] (اِ.) 1 - شاخه هایی از درخت که برای پیرایش درخت می برند. 2 - چرک تن . اژغ نیز گویند.
-
خساره
لغتنامه دهخدا
خساره . [ خ ِ / خ َ رَ / رِ ] (اِ) پیرایش شاخه های زیادی درخت . پاک کردن باغ و تاکستان از علفهای خودرو و هرزه . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء).
-
تجرید
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) تنهایی گزیدن . 2 - (مص م .) پیراستن ، تجرید معانی . 3 - پوست کندن . 4 - برهنه کردن . 5 - گوشه گرفتن ، تنهایی . 6 - درآوردن شمشیر از غلاف . 7 - (اِمص .) پیرایش .