کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیرایش
/pirāyeš/
معنی
۱. برش دادن.
۲. خوشنما گردانیدن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. زیب، زیور
۲. تزیین، مزین
۳. آرایش
فعل
بن گذشته: پیرایش کرد
بن حال: پیرایش کن
دیکشنری
arrangement, decoration, embellishments, modification, ornament, polish, trim
-
جستوجوی دقیق
-
پیرایش
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیب، زیور ۲. تزیین، مزین ۳. آرایش
-
پیرایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِمص .) 1 - با کم کردن و کوتاه نمودن چیزی را زیبا ساختن . 2 - زینت کردن .
-
پیرایش
لغتنامه دهخدا
پیرایش . [ را ی ِ ] (اِمص ) اسم مصدر پیراستن . عمل پیراستن . پیراهش . (برهان ). تحلی . مطلق زینت کردن : رسولان مبهوت و مدهوش در آرایش آن بزم و پیرایش آن مجلس بماندند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 345).قبای زر چو در پیرایش افتدازو هم زربود کارایش افتد. نظام...
-
پیرایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [پهلوی: pērāyišn] ‹پیراهش، پرایش› pirāyeš ۱. برش دادن.۲. خوشنما گردانیدن.
-
پیرایش
دیکشنری فارسی به عربی
تزيين , تعديل
-
واژههای مشابه
-
training
پیرایش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] هدایت و جهت دادن شاخههای گیاه جوان به شکل موردنظر
-
trimming 2
پیرایش 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع جوانهها و شاخههای جانبی گیاهان جوان
-
splicing
پیرایش 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش رِنا
-
differential splicing
پیرایش افتراقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش دگرسان
-
protein splicing
پیرایش پروتئین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] برش دقیق پساترجمهای (posttranslational) میانتئین از یک پروتئین پیشساز
-
spliceosome
پیرایشتن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] همتافتی متشکل از عوامل پیرایشی و رِناهای کوچکهستهای که در فرایند پیرایش نقش دارد متـ . همتافت پیرایشی splicing complex
-
alternative splicing, alternative RNA splicing, alternate splicing, AS
پیرایش دگرسان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] پیرایش یک پیشرِناپ معین به شیوههای مختلف که به تولید رِناپهایی با توالیهای مختلف منجر میشود متـ . پیرایش افتراقی differential splicing پیرایش دگرسان پیشرِناپ alternative pre-messanger RNA splicing
-
RNA splicing
پیرایش رِنا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] برش میانههای پیشرِناپ و اتصال بیانههای آن برای تشکیل رِناپ رسیده متـ . پیرایش splicing
-
alternative pre-messanger RNA splicing
پیرایش دگرسان پیشرِناپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← پیرایش دگرسان