کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیرارسال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پیرارسال
/pirārsāl/
معنی
پیرار؛ سال پیش از پارسال؛ دوسال پیش از امسال: ◻︎ پیرارسال کاو سوی ترکان نهاد روی/ بگذاشت آب جیحون با لشکری گران (فرخی: ۲۶۴).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیرارسال
لغتنامه دهخدا
پیرارسال . (اِ مرکب ، ق مرکب ) پیرار. سال پیش از سال گذشته . دو سال قبل از سال حاضر. سال پیش از پارسال . عام عام اول : پیرارسال کو سوی ترکان نهاد روی بگذاشت آب جیحون با لشکری گران .فرخی .
-
پیرارسال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [قدیمی] pirārsāl پیرار؛ سال پیش از پارسال؛ دوسال پیش از امسال: ◻︎ پیرارسال کاو سوی ترکان نهاد روی/ بگذاشت آب جیحون با لشکری گران (فرخی: ۲۶۴).
-
پیرارسال
لهجه و گویش بختیاری
pirâr-sâl دو سال پیش.
-
واژههای مشابه
-
پسان پیرارسال
لغتنامه دهخدا
پسان پیرارسال . [ پ َ ] (ق مرکب ) سه سال پیش از پار.
-
پَس پیرارسال
لهجه و گویش بختیاری
pas-pirâr-sâl پس پیرارسال، سه سال پیش.
-
پس پیرارسال
لهجه و گویش تهرانی
سه سال قبل
-
پس پسان پیرارسال
لغتنامه دهخدا
پس پسان پیرارسال . [ پ َ پ َ ] (ق مرکب ) چهار سال پیش از پار.
-
پس اون پیرارسال
لهجه و گویش تهرانی
چهار سال قبل
-
از دو سال پیش (/ پیرارسال) تا به حال، او را ندیدهام (/ دو سال است که او را ندیده ام).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: az do sâl piš tâ hat nun-em nediya. طاری: do sal piš tâ hatun, e-m nediya. طامه ای: do sal piš tâ hâlâ, nuhun-om nadiye. طرقی: perâr tâ hatu, e-m nediya. کشه ای: do sâl-a go e-m nediya. نطنزی: do sâl piš tâ hat non-om nediya.
-
واژههای همآوا
-
پیرار سال
لهجه و گویش تهرانی
دو سال قبل
-
جستوجو در متن
-
پیرار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، قید) [قدیمی] pirār سال پیش از پارسال؛ دو سال پیش از امسال؛ پیرارسال: ◻︎ شدت پار و پیرار و امسالت اینک / روش بر ره پار و پیرار دارد (ناصرخسرو: ۳۷۵).
-
پیرار
لغتنامه دهخدا
پیرار. (اِ، ق ) پیرارسال . سال پیش از پارسال . دو سال پیش ازسال حاضر. عام عام اول . (مهذب الاسماء) : سال امسالین نوروز طربناکترست پار و پیرار همی دیدم اندوهگنا. منوچهری .نوروز را بگفت که در خاندان ملک از فرّ و زینت توکه پیرار بود و پار. منوچهری .چو ح...