کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پژوی
لغتنامه دهخدا
پژوی . [ پ َ ژَ ] (ص ) پزوی . مردم فرومایه . (فرهنگ جهانگیری ) (برهان قاطع). و امروز پُزوائی گویند.
-
جستوجو در متن
-
Pehlevi
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پژوی
-
پزوی
لغتنامه دهخدا
پزوی . [ پ َزْ / پ َ ] (ص ) پژوی . فرمایه ترین مردمان را گویند و بعربی ارذل ناس خوانند. (برهان قاطع). و در فرهنگی بی نام پُزوی آمده است به ضم ّ پی و به فتح واو، پست طبع. دنی طبع. مجهول النسب . (مؤید الفضلاء از فرهنگ شعوری ).