کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژوهش گر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پژوهش گر
/pažuhešgar/
معنی
پژوهشکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پژوهش گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) pažuhešgar پژوهشکننده.
-
واژههای مشابه
-
action research
پژوهش کنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] حوزهای که اقدامهای اجتماعی برخاسته از یادگیری کنشی را در عرصۀ پژوهشهای اجتماعی صورتبندی میکند و از مشارکت گروهی از متخصصان و پژوهشگران و اعضای سازمانها و جامعههایی، که به دنبال ارتقای موقعیت خود هستند، بهره میبرد
-
research guide
راهنمای پژوهش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] منبعی که اطلاعات و رهنمودهای آموزشی و توصیههایی را دربارۀ بهترین راهبردها و فنون و منابع تحقیق در یک موضوع در اختیار میگذارد
-
قابل پژوهش
لغتنامه دهخدا
قابل پژوهش . [ ب ِ ل ِ پ َ هَِ ] (ص مرکب ) (اصطلاح حقوق ) هر حکمی که از دادگاه بخش یا شهرستان صادر شده باشد. احکام وقرارهائی که از محکمه ٔ بدوی (اعم از دادگاه شهرستان و دادگاه بخش ) حضوراً صادر شده باشد در مدت معین قابل پژوهش است . رجوع به قانون آئین...
-
پژوهش خوانده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) (حقوق) pažuhešxānde کسی که از او شکایت شده.
-
پژوهش خواه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) (حقوق) pažuhešxāh کسی که شکایت میکند.
-
پژوهش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بحث
-
تک پژوهش
دیکشنری فارسی به عربی
دراسة
-
health services research
پژوهش در خدمات سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] تلفیق دستاوردهای علمی علوم بالینی، همهگیرشناسی، علوم اجتماعی، علوم اقتصادی و مدیریت در مطالعۀ سازمان و وظایف و عملکرد خدمات سلامت
-
health system research
پژوهش در نظام سلامت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مطالعۀ جامع نظامهای سلامت
-
participatory action research, PAR1
پژوهش کنشی مشارکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی تحقیقی که بر مشارکت فعالان برای بهبود عملکرد و یافتن پاسخهای مناسب برای حل مشکل در فرایند تحقیق متکی است
-
قابل پژوهش خواهی
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للاستيناف
-
واژههای همآوا
-
پژوهشگر
واژگان مترادف و متضاد
پژوهنده، جستجوگر، متتبع، متجسس، متفحص، محقق