کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پژه
لغتنامه دهخدا
پژه . [ پ َ ژَ ] (اِ) گریوه . گردنه . سرکوه . کُتل . عقبه . و رجوع به پَژ شود. || زمین پشته . (برهان قاطع). || آستر جامه و غیره .
-
پژه
لغتنامه دهخدا
پژه . [ پ َ ژُه ْ ] (نف ) مخفف پژوه است .
-
واژههای مشابه
-
دین پژه
لغتنامه دهخدا
دین پژه . [ پ َ ژُه ْ ] (نف مرکب ) مخفف دین پژوه است . جوینده ٔ دین . || (اِ مرکب ) نام روز پانزدهم باشد از هر ماه ملکی . (برهان ). رجوع به دین پژوه شود.
-
جستوجو در متن
-
moss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خزه، پژه، ابهام، سیاه اب، با خزه پوشاندن
-
mosses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قارچ ها، خزه، پژه، ابهام، سیاه اب، با خزه پوشاندن
-
دالوژه
لغتنامه دهخدا
دالوژه . [ ژَ /ژِ ] (اِ) به معنی دالپوزه است . (شعوری ج 1 ص 426). دال پژه . طیرغله . کاسکنه . وصعة. رجوع به دالبزه شود.
-
دیوار هالک
لغتنامه دهخدا
دیوار هالک . [ دی ل َ ] (اِ مرکب ) دیوار مالک ؟ وصعة (مرغی است ). (زمخشری ). دال بزه . (یادداشت مؤلف ). مرغی شبیه گنجشک و خردتر از آن . (ناظم الاطباء). دال وژه . دال پژه . کاسکنه . (مقدمة الادب زمخشری ). رجوع به دال بزه شود.
-
بژوج
لغتنامه دهخدا
بژوج . [ ب َ ] (مص ) پیدا کردن و به هم رسانیدن . (برهان ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ). پیدا کردن . (شرفنامه ٔ منیری ) (مجمعالفرس ). اختراع . انکشاف جدید و پیدا کردگی . (ناظم الاطباء). همانا پژوه است و مصدر آن پژوهش یعنی پیدا کردن و جویا شدن و پژوه...