کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژمرده شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پژمرده شدن
لغتنامه دهخدا
پژمرده شدن . [ پ َ م ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) و پژمرده گشتن . پژمردن . پژمریدن . افسرده شدن . فسردن . پژولیدن . پخسیدن . ذبل . ذبول . پلاسیدن . خوشیدن .درهم کشیده شدن . ترنجیدن . الواء. ذَب ّ. ذَوی . کبو. کُبو. ذَأو. ذَأی . قَبوب . کدء. کُدوء ...
-
پژمرده شدن
دیکشنری فارسی به عربی
ازعج , اضعف , سمن
-
واژههای مشابه
-
marcescent
پژمردهمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخشی از گیاه که پس از پژمردگی به همان حالت باقی میماند
-
پژمرده کردن
لغتنامه دهخدا
پژمرده کردن . [ پ َ م ُ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پژمراندن . پژمرانیدن . فسردن . افسرده کردن . اِذبال . کاهیده گردانیدن . تشزیب . || خشکاندن . خشک کردن (نبات ). اِذواء. تَکدِئة.
-
پژمرده گردانیدن
لغتنامه دهخدا
پژمرده گردانیدن . [ پ َ م ُ دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) پژمرده کردن .
-
پژمرده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
علم
-
جستوجو در متن
-
wilt
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویلت، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
-
wilts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زخم، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
-
ذبول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] zo(a)bul ۱. پژمردن؛ پژمرده شدن؛ خشکیده شدن؛ پژمردگی.۲. پژمرده شدن گیاه.۳. خشکیدهپوست شدن.۴. لاغر شدن.
-
wilting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخم کردن، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
-
wilted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شده، خم شدن، پلاسیدهو پژمرده شدن
-
اذبل
دیکشنری عربی به فارسی
پژوليدن , پژمرده کردن يا شدن , پلا سيده شدن
-
بپخستن
واژهنامه آزاد
( Bupuxustan ) پلاسیده شدن، پژمرده شدن، از بین رفتن