کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پِچ پِچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پِچ پِچ
لهجه و گویش تهرانی
شایعه
-
واژههای مشابه
-
پچ
لغتنامه دهخدا
پچ . [ پ ِ ] (اِخ ) نامی است که آرناؤدها و ملل اسلاو به قصبه ٔ ایپک دهند. رجوع به ایپک شود.
-
پچ
لغتنامه دهخدا
پچ . [ پ ُ ] (ص ) پوچ . پوک . میان تهی . و این کلمه مخفف پوچ است : هستم ز شرّ چونار ز دانه به تیرمه وز خیر پُچ میانه چو اندر بهار سیر.سوزنی .
-
پچ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مخففِ پوچ] [قدیمی] poč = پوچ
-
پِچْ
لهجه و گویش گنابادی
pech در گویش گنابادی یعنی مشکل ، دردسر ، مشکل تراشی ، سخت تر کردن کار
-
پَچَ
لهجه و گویش گنابادی
pacha در گویش گنابادی یعنی ساق پا ، پاچه شلوار
-
پچ
واژهنامه آزاد
پِچْ:(pech) در گویش گنابادی یعنی مشکل ، دردسر ، مشکل تراشی ، سخت تر کردن کار || پَچَ:(pacha) در گویش گنابادی یعنی ساق پا
-
پچ پچ
لغتنامه دهخدا
پچ پچ . [ پ ِ پ ِ / پ ُ پ ُ ] (اِ صوت ) پچ پچه . فچفچه . پژپژ.(رشیدی ). بچ بچ . پج پج . نام آواز آنکه راز و نجوی کند. نجوی . نمیمه . هسیس . منافثه . سخنی که آهسته با یکدیگر گویند . || لفظی که شبانان بز را بدان نوازند. پج پج : زه دانا را گویند که داند...
-
پچ پچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] pečpeč ۱. صدا و آواز دو تن که آهسته با یکدیگر سخن گویند.۲. سخن زیر لب و آهسته.۳. ‹پژپژ› آهنگ یا لفظی که شبان با آن بز را پیش خود بخواند و نوازش کند: ◻︎ سخن شیرین از زُفت نیاید بر / بز به پچپچ بر، هرگز نشود فربه (رودکی: صحاحالفرس:...
-
پچ پچ کردن
فرهنگ فارسی معین
(پِ پِ. کَ دَ) (مص ل .) نجوی ' کردن ، درگوشی صحبت کردن .
-
پچ پچ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثرثرة , همس
-
بوج بوج،پچ پچ
لهجه و گویش تهرانی
حرفهای محرمانه (درگوشی) و خصوصی
-
پچ میانه
لغتنامه دهخدا
پچ میانه . [ پ ُ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) رجوع به پُچ شود.
-
پِچْ مِدیْ
لهجه و گویش گنابادی
pech medi در گویش گنابادی یعنی سخت میکنی ، مشکل میکنی ، عیب میگیری ، سنگ می اندازی