کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پِرُّوْک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پِرُّوْک
لهجه و گویش گنابادی
perrowk در گویش گنابادی یعنی ضعیف ، ناتوان ، کوچک جثه ، بی زور ، در حال پرتاب در هوا
-
واژههای مشابه
-
پروک
لغتنامه دهخدا
پروک . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلاه گونه که از موی عاریه ساخته در مصر و ایران قدیم و اروپا بکار میبردند. پروک دو شو . کلاه موی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). کلاه گیس .
-
چروک پروک
فرهنگ گنجواژه
ناصاف.
-
واژههای همآوا
-
پروک
لغتنامه دهخدا
پروک . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلاه گونه که از موی عاریه ساخته در مصر و ایران قدیم و اروپا بکار میبردند. پروک دو شو . کلاه موی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). کلاه گیس .
-
جستوجو در متن
-
گوتزکو
لغتنامه دهخدا
گوتزکو. [ ک ُ ] (اِخ ) کارل (1811 - 1878 م .). نویسنده ٔ آلمانی که در برلن متولد شد. وی مؤلف رمان والی لاسپتیک است که از کمدی پروک و اپه گرفته است .