کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پُنْدُوْل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پُنْدُوْل
لهجه و گویش گنابادی
pondouwl در گویش گنابادی یعنی پیر ، فرتوت ، کهنه ، وسیله ای که زیاد کار کرده ، پُوْدَ
-
واژههای مشابه
-
پندول
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پُنْدُوْل [pondouwl ]؛ پیر، فرتوت، کهنه، وسیله ای که زیاد کار کرده، فرسوده، پُوْدَ.
-
واژههای همآوا
-
پندول
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پُنْدُوْل [pondouwl ]؛ پیر، فرتوت، کهنه، وسیله ای که زیاد کار کرده، فرسوده، پُوْدَ.
-
جستوجو در متن
-
شاغول
لغتنامه دهخدا
شاغول . (اِ) شاقول . فادن . گلوله ای که بریسمان کرده از گونیا بیاویزند تا بدان همواری زمین معلوم کنند. (از ناظم الاطباء). قطعه فلزی که برشته ای آویزند و برای قائم بالا بردن دیوار در بنایی بکاربرند. شاقول . شاهول . || آویزه ٔ ساعت . (ناظم الاطباء). پن...
-
شبلی
لغتنامه دهخدا
شبلی . [ ش ِ ] (اِخ ). نعمانی . ملقب به شمس العلماء. مورخ ، ادیب ، نویسنده ، شاعر، مصلح اسلامی هند، محقق و برهمنی الاصل . جد سوم او «سیورام سنگ » معروف به سراج الدین اسلام آورد. شبلی نعمانی در قریه ٔ «پندول » از توابع اعظم گره بسال 1274 هَ . ق . پای ...