کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَچُل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بچل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bačal = پچل
-
پچلی
لغتنامه دهخدا
پچلی . [ پ َ چ َ ] (حامص ) چگونگی و کیفیت پچل .
-
بچل
لغتنامه دهخدا
بچل . [ ب َ چ َ ] (ص ) شخصی را گویند که پیوسته لباس خود را ضایع کند و چرک و ملوث گرداند. (برهان قاطع). پلید. چرکین . (آنندراج ). پچل . چرکین .- بچل بودن ؛ چرکین بودن و ملوث بودن لباس . (ناظم الاطباء). و رجوع به پچل شود.
-
پچول
لغتنامه دهخدا
پچول . [ پ َ ] (ص ) پَچل . پنتی . پلشت . قَذر. دَنِس . || (اِ) کعب . قاب . و رجوع به بجول شود.
-
زشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدریخت، بدشکل، بدمنظر، بدهیکل، بیریخت، کریه، کریهالمنظر ۲. پچل، بد، سوء، مذموم ۳. ذمیمه، رکیک، سخیف، شنیع، فاحش، قبیح، مستهجن، مکروه ۴. ناپسند، نازیبا، نفرتانگیز، نکوهیده، ننگین ≠ قشنگ
-
پنتی
لغتنامه دهخدا
پنتی . [ پ ِ ] (ص ) (در تداول عامه ) آنکه از شوخی و پلیدی احتراز نکند. سخت شوخ و با جامه و سر و روی آلوده که نظافت نداند، در اصطلاح «مشتیان » مقابل لوطی ، جَبان . بی حمیت . بی غیرت . چرک . دَنِس . قذر. لاابالی در پاکی و نظافت . فِژاکن . پَچل َ.