کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پَلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پخش و پلا
فرهنگ گنجواژه
پراکنده.
-
پرت و پلا
فرهنگ گنجواژه
بی ربط، نامربوط، پراکنده، بیهوده.
-
پلا تین یا طلا ی سفید
دیکشنری فارسی به عربی
بلاتين
-
نمک الی مرکبی که تغلیظ شده ودر پلا ستیک سازی مصرف میگردد
دیکشنری فارسی به عربی
بولستر
-
واژههای همآوا
-
پلا
لغتنامه دهخدا
پلا. [ پ ِل ْ لا ] (اِخ ) نام پایتخت قدیم مقدونیه ، زادبوم فیلیپوس و اسکندر. سلوکیان سربازان از کارافتاده ٔ مقدونی را بدین جا میفرستادند. گویند آنتی گون سردار اسکندر آن شهر را بساخت و سپس آن را آپاما نامیدندآپاما در دامنه ٔ کوهی بطرف رود اُرُن تِس در...
-
پِلا
لهجه و گویش گنابادی
pela در گویش گنابادی یعنی گسترده ، پهن ، وسعت
-
پلا
واژهنامه آزاد
برنج پخته شده
-
جستوجو در متن
-
اذبل
دیکشنری عربی به فارسی
پژوليدن , پژمرده کردن يا شدن , پلا سيده شدن
-
هَپَرو،هَپلو،هپروت
لهجه و گویش تهرانی
مبهوت،پرت و پلا
-
ولنگیدن،وِلِنگ زدن
لهجه و گویش تهرانی
پرت و پلا/یاوه گفتن
-
شِر و وِر
فرهنگ گنجواژه
حرف پرت و پلا،مزخرف.
-
تیره و تار
فرهنگ گنجواژه
نامربوط، نامشخص، پرت و پلا.
-
بلاستيک
دیکشنری عربی به فارسی
قالب پذير , نرم , تغيير پذير , قابل تحول و تغيير , پلا ستيک , مجسمه سازي , ماده پلا ستيکي
-
تَرت و پَرت
فرهنگ گنجواژه
هذیان چرت و پرت . ترت و پرت شدن= پرت و پلا شدن . ترت و پرت کردن= پرت و پلا کردن . ترت و پرت گفتن