کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پویندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پویندگی
/puyandegi/
معنی
حالت و عمل پوینده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
dynamism
-
جستوجوی دقیق
-
پویندگی
لغتنامه دهخدا
پویندگی . [ ی َ دَ/ دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پوینده . عمل پوینده .
-
پویندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) puyandegi حالت و عمل پوینده.
-
جستوجو در متن
-
پویائی
لغتنامه دهخدا
پویائی . (حامص ) حالت و چگونگی پویا. صفت پویا. پویندگی : چند پوئی [گردی ] بگرد عالم چندچند کوبی [پوئی ] طریق پویائی .عمعق .
-
پویایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مقابلِ ایستایی] puyāy(')i حالت و چگونگی پویا؛ پویا بودن؛ پویندگی: ◻︎ چند پویی به گرد عالم چند / چند کوبی طریق پویایی (عمعق: ۲۰۱).
-
دوره
لغتنامه دهخدا
دوره . [ دَ / دُو رَ / رِ ] (از ع ، اِ) پیرامون . پیرامن . گرد. گرداگرد. دور. حول . (یادداشت مؤلف ). || دایره . (ناظم الاطباء) (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). دور. گردش دایره وار امری یا چیزی .- مهمانی دوره ؛ مهمانی دسته جمعی عده ای به نوبت . (یادداشت ...