کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوچ قائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوچ قائی
لغتنامه دهخدا
پوچ قائی . [ ] (اِخ ) امیر مجارستان به زمان شاه عباس کبیر و سلطان احمد عثمانی .
-
واژههای مشابه
-
حرف پوچ
واژگان مترادف و متضاد
بیهوده، لاطائل، مزخرف، مهمل
-
vaporware
پوچافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزار یا سختافزاری که سازنده ادعا کند آن را در آینده عرضه میکند، ولی در موعد مقرر یا هرگز عرضه نکند
-
nilpotent
پوچتوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ویژگی عنصری از یک ساختار جبری که توانی از آن صفر است
-
null sequence
پوچدنباله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دنبالهای از اعداد یا تابعها که حد آن صفر است
-
null allele
دِگرۀ پوچ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] ← دِگرۀ اَریخت
-
پوچ شدن
فرهنگ فارسی معین
(شُ دَ) (مص ل .)فاسد شدن چیزی .
-
پوچ گو
لغتنامه دهخدا
پوچ گو. (نف مرکب ) هرزه گو : حدیث پوچ گویان بی تأمّل بر زبان آیدکف بی مغز هرگز در دل دریا نمیماند.صائب .
-
پوچ مغز
لغتنامه دهخدا
پوچ مغز. [ م َ ] (ص مرکب ) کنایه از احمق است .
-
حرف پوچ
لغتنامه دهخدا
حرف پوچ . [ ح َ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن بی معنی و بی هوده . حرف مفت .
-
سخن پوچ
دیکشنری فارسی به عربی
زبد
-
پوچ گرا
دیکشنری فارسی به عربی
منکر
-
پوچ گرایی
دیکشنری فارسی به عربی
انکارية
-
حرف پوچ
دیکشنری فارسی به عربی
ضوء القمر , هراء