کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوپش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پوپش
/pupaš/
معنی
= پوپک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پوپش
فرهنگ فارسی معین
(پِ) (اِ.) = پوپه . پوپک . پوپو. بوبو: هدهد، شانه به سر.
-
پوپش
لغتنامه دهخدا
پوپش . [ پوپ َ ] (اِ) هدهد. (برهان قاطع). پوبش . شانه سر. پوپو. پوپک .
-
پوپش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] pupaš = پوپک
-
جستوجو در متن
-
پویش
لغتنامه دهخدا
پویش . [ ی َ ] (اِ)پوپو. پوپک . هدهد. شانه بسر. مرغ سلیمان . (شعوری ص 266 ج 1). و کلمه مصحف پوپش است . رجوع به پوپش شود.
-
پوبش
لغتنامه دهخدا
پوبش . [ ب َ ] (اِ) هدهد. (زمخشری ). پوپک . رجوع به پوپش شود.
-
شانه سر
لغتنامه دهخدا
شانه سر. [ ن َ / ن ِ س َ ] (اِ مرکب ) هدهد را گویند. (برهان قاطع). هدهد که آن را مرغ سلیمان نیز گویند. (بهار عجم ) (آنندراج ).پوپو. پوپک . شانه بسر. بوبو. بودبود. پوپش . هدهد باشد و آن را پوپوپک و پوپو و پوپه نیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). هدهد. (غیا...
-
پوپو
لغتنامه دهخدا
پوپو. (اِ) هُدهُد. (اسدی ) (دهار). ابوالربیع. مرغ سلیمان . پوپه . پوپک . پوپش . (برهان ). پوبش . (زمخشری ). شانه سر. شانه سرک . شانه بسر. بودبود : خلاف نیست که شاه پرندگان باز است اگر چه تاج وطن بر چکاد پوپو کرد. اثیر اخسیکتی .وصال بلبل با گل هنوز نا...
-
مرغ
لغتنامه دهخدا
مرغ . [ م ُ ] (اِ) مطلق پرندگان ، و عربان آن را طیر خوانند. (از برهان ). هر طائر که بال و پر و منقار دارد. (غیاث ). مطلق طایر را گویند سوای کرمهای پردار و قدری جثه هم داشته باشد و همچنین مور پردار را مرغ نگویند و پر شرط نیست و لهذا خفاش را که پرواز ا...