کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پونگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پونگ
/pung/
معنی
زنگی سبزرنگ که بر روی نان و بعضی خوردنیهای دیگر پیدا میشود؛ کفک؛ کپک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پونگ
فرهنگ فارسی معین
(پُ) (اِ.) کَپک ، گرد سبز رنگی که بر روی نان و چیزهای دیگر بر اثر فاسد شدن پیدا شود.
-
پونگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pung زنگی سبزرنگ که بر روی نان و بعضی خوردنیهای دیگر پیدا میشود؛ کفک؛ کپک.
-
پونگ
واژهنامه آزاد
مقدار کمی از آب زراعی . این واژه از پنگان فارسی گرفته شده و در روستاهای امجز از توابع عنبرآباد استفاده میگردد.
-
واژههای مشابه
-
پینگ پونگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: ping-pong] (ورزش) pingpong = تنیس 〈 تنیس روی میز
-
جستوجو در متن
-
pungle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پونگ
-
ping-pong ball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توپ پینگ پونگ
-
Ping-Pong
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پینگ پونگ، پینگ پنگ، تنیس رومیزی
-
راکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: raquette، مٲخوذ از عربی: راحَة] (ورزش) rāket وسیلهای که در بازی تنیس و پینگپونگ بهدست میگیرند و با آن به توپ ضربه میزنند.
-
دوبل
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فرانسوی: double] dubl ۱. دوبرابر؛ مضاعف.۲. (اسم) بخش دولایۀ لباس که در هنگام دوختن، روی خودش تازده و دوخته شده باشد.۳. (ورزش) ویژگی بازی تنیس، پینگپونگ، یا بدمینتون که در آنها هر تیم به جای یک بازیکن، دو بازیکن را وارد زمین میکند و بازی چها...