کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پول دلا لی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پول دلا لی
دیکشنری فارسی به عربی
عمولة
-
واژههای مشابه
-
پول پول
لهجه و گویش تهرانی
خرد شده
-
پول پول شدن
لغتنامه دهخدا
پول پول شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شکسته شدن ظرف چینی و مانند آن بقطعات بسیار خرد. بقطعات خرد و کوچک شکسته شدن چنانکه ظرفی چینی یا سفالی .
-
e-money, e-cash
ای- پول
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] ← پول الکترونیکی
-
نزول پول
فرهنگ واژههای سره
بهره پول
-
نیم پول
لغتنامه دهخدا
نیم پول .(اِ مرکب ) جندک . هشتادیک قران . (یادداشت مؤلف ). واحد وجه و مسکوکی در ایران عهد قاجار. نصف یک پول . هرپول معادل چهار جندک بود. (از فرهنگ فارسی معین ).
-
واحد پول
لغتنامه دهخدا
واحد پول . [ ح ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی که برای سنجش و شمارش پول به کار میرود: واحدهای پول در حکومت اسلامی عبارت بوده اند از: 1- دینار که دارای اقسامی بوده است از قبیل : قیصریه ، هرقلیه ، دمشقیه ، هبیریه ، خالدیه ، یوسفیه ، هاشمیه ، جعفر...
-
یک پول
لغتنامه دهخدا
یک پول . [ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) واحد پول در دوران قاجاریه معادل نیم شاهی ، و شاهی یک بیستم قران است : یک پول جگرک سفره قلمکار نمیخواد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به شاهی شود.
-
بی پول
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. یونانی] bipul ۱. [مجاز] تهیدست؛ تنگدست.۲. آنکه پول ندارد.۳. (قید) بدون گرفتن پول؛ مفت.
-
هتیه پول
لغتنامه دهخدا
هتیه پول . [ ] (هندی ، اِ) همان کلمه ٔ هتیه پور است . (از غیاث اللغات ). رجوع به هتیه پور شود.
-
هائوت پول
لغتنامه دهخدا
هائوت پول . (اِخ ) ژان ژوزف د. ژنرال فرانسوی در کائوزاک (تارن ) به سال 1754 م . متولد شد. وی در نبرد ایلو جراحتی سخت برداشت . در نبردهایی چند از جمله استرلیتز لیاقت خود را نشان داد. وفاتش به سال 1807 م . اتفاق افتاد.
-
electronic money, electronic cash, cybermoney, cybercash, DigiCash, digital money, digital cash
پول الکترونیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، رمزشناسی] پولی که ازطریق اینترنت ردوبدل میشود متـ . ای ـ پول e-money, e-cash
-
پول درشت
فرهنگ فارسی معین
(لِ دُ رُ) (اِمر.) اسکناس های باارزش .
-
پول سفید
فرهنگ فارسی معین
(لِ س ِ) (اِمر.) پول نقره ، سکة نقره .