کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پول خرد برنجی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پول پرست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [یونانی. فارسی] pulparast آنکه در جمع کردن پول حریص باشد؛ پولدوست.
-
پول دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [یونانی. فارسی] puldār آنکه پول بسیار دارد؛ ثروتمند.
-
پول ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [یونانی. فارسی] pulsāz ۱. آنکه از کار یا هنرش پول بسیار بهدست آید.۲. پولسازنده.
-
پول بیمه
دیکشنری فارسی به عربی
تامين
-
دخل پول
دیکشنری فارسی به عربی
حتي
-
خردکردن (پول)
دیکشنری فارسی به عربی
تغيير
-
پول شدنی
دیکشنری فارسی به عربی
سائل
-
پول چای
دیکشنری فارسی به عربی
راس
-
پول دادن
دیکشنری فارسی به عربی
دفع
-
کیسه پول
دیکشنری فارسی به عربی
محفظة
-
پول دزدیدن
دیکشنری فارسی به عربی
محفظة
-
پول نقد
دیکشنری فارسی به عربی
نقد
-
صندوق پول
دیکشنری فارسی به عربی
نقد
-
پول رایج
دیکشنری فارسی به عربی
توزيع , عرض , عملة
-
پول رسانیدن
دیکشنری فارسی به عربی
مسوولية