کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پولادتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
پولادتن
/pulādtan/
معنی
آنکه تن سخت و اندام قوی دارد: ◻︎ همه خیل کابل شدند انجمن / بر آن کشتهپیلان پولادتن (اسدی: ۲۳۱).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
پولادتن
لغتنامه دهخدا
پولادتن .[ ت َ ] (ص مرکب ) که تن سخت و قوی دارد : همه خیل کابل شدند انجمن بر آن کشته پیلان پولادتن .اسدی .
-
پولادتن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] pulādtan آنکه تن سخت و اندام قوی دارد: ◻︎ همه خیل کابل شدند انجمن / بر آن کشتهپیلان پولادتن (اسدی: ۲۳۱).
-
جستوجو در متن
-
انجمن شدن
لغتنامه دهخدا
انجمن شدن . [ اَ ج ُ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گردآمدن . دور هم جمع شدن . مجلس ترتیب دادن . انبوه شدن : پریچهره هر روز صد چنگ زن بشادی بدرگه شدی انجمن . فردوسی .چو نزدیک کاوس شد پیلتن همه سرفرازان شدند انجمن . فردوسی .همه نامداران شدند انجمن چو دستان و...